برترین جوک های سال 99
حالا میخوایم بهترین جوک های سال 99 رو براتون بذاریم. امیدواریم خوشتون بیاد دوستان قشنگم :*
میتونین برین جوک های جدید رو هم اونجا بخونین لینکش رو گذاشتم روی خودش. دمتون گرم
نظر هم بدین به شاخ شمشاد :) تنکیو از شما
خاطرات نوستالژی ما
ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺑﻲ ﺧﻄﺮﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ
ﺯﻧﮕﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﻡ
.
.
.
ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻴﺎﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩش و خواهرش فحش بده!!!
+++++++++
سرکاری مضاعف
یارو نصفه شب مزاحم شده بود!!
برداشتم میگم بعله؟؟
میگه خوابیدی؟
میگم نه اینجا هوا روشنه
میگه :عه؟ مگه کوجایی؟؟
گفتم من ایتالیام…
یارو ترسید شارژش تموم بشه قطع کرد دیگه زنگ نزد
+++++++++
تفکر وانتی!
کوچیک
بودیم یکی یه مارمولک گرفته بود،جعبه کبریت بسته بود بهش، خاک ریخته بود
توش تا مارمولکه ببردش.تفکر وانت کردن هر چی، ریشهش توی بچگیامونه.
+++++++++
بازم به اصفهانی ها
( کالسکه )
واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !
+++++++++
ﺑه یارو ﻣﯿﮕﻦ ﺯﻭﺭﺕ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﻴﺮﺳﻪ؟
ﻣﻴﮕه ﺁﺟﺮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻴﺴﺖ !
+++++++++
معمولا 99درصد ایرانیا وقتی میرن یه جا سعی نمیکنن در محل لذت ببرن
.
.
.
بلکه سعی میکنن عکس و فیلم بگیرن و بعدها ببینن و حسرت بخورن
+++++++++
نامزدم پیام داد الان دلت چی میخواد؟
گفتم غذا, گفت به جز اون, گفتم چایی, گفت جز اون, گفتم شیرینی
گفت یعنی منو نمیخوای؟ گفتم یعنی تو رو بخورم؟
.
.
گفت مرگ بخوری ایشالا و بلاک کرد
+++++++++
توی
رستوران، لیوان رو بر عکس گذاشته بودند روی میزحیف نون می ره می نشینه سر
میز، میگه:“این چه لیوانیه که سر نداره؟!”بر عکسش می کنه، می گه:“چه جالب!
ته هم نداره!”
+++++++++
خیلی
واسه آمریکاییا ناراحتم. مثلاً روی تابلو میخونن فلان شهر ۱۵ مایل، اول
باید توی ذهنشون در ۱/۶ ضرب کنن تا مثل آدم بفهمن چقدر راهه.
+++++++++
بهترین لحظه زمانیست که فکر میکنی فراموشت کردم امّا
ناگهان اس ام اسی میرسه که فکر میکنی منم اما بد میبینی ایرانسل بوده!
+++++++++
یارو تصادف میکنه بی هوش میشه میبرنش بیمارستان
بعد از یه مدت به هوش میاد میگه : مثله اینکه تو بهشتم ؟!
زنش میگه : کوری نمیبینی نشستم کنارت !؟ :
+++++++++
دلت بسوزه واسم خواستگار اومده.
بهش
میگم آخه بچه تو اصلا میدونی خواستگار چیه؟ در اومده میگه آره یه موجوده
کثیفه که میاد میوه های گرونو میخوره، میره و دیگه پیداش نمیشه.
من دیگه حرفی ندارم...
+++++++++
بعضی وقتا که بابام خوابه میرم دستشو ماچ میکنم،پیشونیشو ماچ میکنم،کف پاشو ماچ میکنم
قشنگ که مطمئن شدم خوابه میرم یه پنجاهی از جیبش ورمیدارم
+++++++++
یارو خودشو دار زده، رفیقم میگه به خاطر مشکلات زندگی اینکارو کرده ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخواسته نیروی کشش طناب رو اندازه گیری کنه !
یکشنبه 9 آذر 1399 ساعت 21:51